loading...
R M A
به این سایت خوش آمدید

من خوشحال میشم اگه مطالب سایت رو نگا کنید و نظر بدهید...!!!!!!

به خدا ضرر نمی کنید 4تا چیزو بخونید....!!!!؟

پدر


پدرم روزت مبارک


یک ملکابزی خوشکل

محمد حسین بازدید : 219 چهارشنبه 03 خرداد 1391 نظرات (0)

قزوینیه می میره. تا چند هفته بعد مرگش، زنش هر روز میرفته سر قبرش و در حین گریه و زاری هی ماتحت مبارکش رو میمالونده به قبر یارو! ملت بهش میگن: بابا این چه کاریه میکنی؟! قباحت داره! زنه میزنه زیر گریه، میگه: خدابیامرزدش، همیشه میگفت: بالام‌جان این کان مرده رو زنده میکنه

دو تا بچه تهران میرن قزوین تا از اتوبوس پیاده میشن یهو یکیشون م...ی...گ...و...ز...ه در همین لحظه یه قزوینی میشنوه و میوفته دونبال این دوتا خلاصه بعد از 2 ساعت کل قزوین دنبال این دو تا میوفتن بعد اون دوتا که متوجه میشن میخوان فرار کنن که تو یه کوچه بن بست گیر میوفتن یکی از اون دوتا داد میزنه که از جون ما چی میخواین یه پیرمرده لرزون لرزون میاد جلو و میگه: ببم جان بوق میزنی مسافرسوارنمیکنی

قانون سوم ارشمیدس: اگه زیره آب گ.و.ز.ی.د.ی ولی حباب بالا نیومد بدون که ر.ی.د.ی !!!

ازحجله عربه صدای جیغ میاد بیرون، همه دست میزنند و کل می‌کشند. عربه میاد بیرون و میگه: چه خبرتونه؟ تازه نشونش دادم
 عربه میره داروخونه، میگه: ولک یک بسته کاپوت بده. طرف میگه: چه سایزی؟ عربه میگه: من سایز مایز حالیم نیست، یک بسته کاپوت میخوام! خلاصه بعد از یک ربع کلنجار، آخر قرار میشه آقای دکتر یکدست به م.ا.م.ل.ة طرف بزنه و سازش رو در بیاره، فقط به شرط اینکه روشو اونور کنه تا عربه خجالت نکشه!! خلاصه جناب دکتر م.ا.م.ل.ة آقا رو میگیره دستش، داد میزنه: پسر یک بسته کاندوم سایز 2 بیار.. نه نه واستا.. یک بسته کاندوم سایز 3 بیار... نه نه..سایز 4.... پسر یک دستمال بیار
عربه سوار تاکسی میشه، میشینه کنار یک دختره آخر تیکه. یک مدت میگذره، برمیگرده به دختره میگه : ببخشید خواهر، یک سوال جنسی داشتم! دختره میگه:خفه شو کثافتِ نکبت! باز یک مدت میگذره، باز عربه میپرسه: ببخشید، میتونم یک سوال جنسی بپرسم؟! دختره میگه: گمشو سوال جنسی رو برو ازون ننت بپرس!خلاصه عربه اونقدر گیر میده تا آخر دختره حوصلش سر میره، میگه: بپرس ببینم چه مرگته؟! عربه میگه: شرمنده خواهر، جنس این شلوارتون چیه؟
قانون شونصدم انشتین: اگه بتونی با سرعت نور دور زمین برینی. . . . . . بازم 2 دور از بوش عقبی
ترکه داشته میمرده به پسرش میگه به مردم بگو ایدز داشتم! پسره میگه چرا؟ ترکه میگه : هم بیماری با کلاسیه هم بعد از من کسی ننتو نمیگیره...!!!
ترکه با دو نفر دیگه سوار تاکسی بوده ... بعد از مدتی یکی پیاده میشه و درو محکم میبنده ... راننده میگه : الاغ بی شعور ... یه کمی جلوتر یه نفر دیگه پیاده میشه و باز در و محکم میبنده و بازم راننده میگه : الاغ بی شعور ... خلاصه نوبت به ترکه میرسه و ترکه هم با دقت در و آهسته میبنده میبینهراننده داره نگاش میکنه به راننده میگه : چیه ... الاغ باشعور ندیدی.. .

یه زن 50 ساله که چهار بار شوهر کرده بود رفت پیش دکتر و دکتر پس از معاینه گفت: این غیر ممکن است که شما چهار بار ازدواج کرده باشید و هنوز دختر باشید. زنه گفت: آقای دکتر، شوهر اولم قزوینی بود... شوهر دومم رشتی بود و بخار نداشت... شوهر سومم هم اصفهانی بود و می‌گفت: حیفست... شوهر چهارمم هم ترک بود و با غیرت و می‌گفت: یعنی چه؟
عربه گلوش پیش یک دختره گیر کرده بوده، منتها دختره هیچ رقم با عربه حال نمیکرده و طرف هرچی میومده خواستگاری، دختره هربار یک بهانة میگیرفته و جواب رد میداده. خلاصه آخر بابای دختره میگه: ببین دخترجان، من دیگه روم نمیشه واسه این بدبخت یک دلیل بیخود سرهم کنم. خودت بشین باهاش صحبتکن، بهش بگو مشکلت چیه. خلاصه دختره و عربه رو میشونن تو یک اتاق، دختره میگه: شوهر من باید پنج تا قصر برام بخره! عربه میگه: چِشم عرب کور، میخره!دختره میگه: شوهر من باید یازده تا بنز آخرین سیستم زیر پام بگذاره. باز عربه میگه: چشم عربکور، میگذاره! دختره میگه: شوهر من باید از گل نازک‌تر بهم نگه.عربه میگه: چشم عرب کور، نمیگه. خلاصه دختره هرچی میگه، عربه قبول میکنه، آخر دختره شاکی میشه، میگه بگذار یک چیزی بگم که عمری نتونه، میگه: شوهر من باید شومبولش یکمتر و سی سانت باشه! عربه خیلی ناراحت میشه، یکم من و من میکنه، آخر سرشو تکون میده، یک آهی میشکه، میگه: چشم عرب کور،اضافیشو میبره !!!

ترکه با عربه قرار بوده زناشون بچه بدنیا بیارن ترکه به عربه میگه ما همه خانوادمون کلفت هستیم فقط دوست دارم ببینی بچم چقدر شومبول داره عربه هم میگه عمرا به بچه من برسه اینا داشتن با هم کل کل میکردن که پرستاره از اتاق عمل میاد بیرونوبه ترکه میگه مژده مژده خانومتون یه پسر زاییده 1 متر شومبول داره ترکه با افتخار یه نگاهی به عربه میکنه در همین لحظه پرستاره میادو به عربه میگه مژده بدین خانومتون یه شومبول زاییده که یه بچه بهش آویزونه
عربی داشته دوچرخه سواری می کرده و دختری بهش میگه من را هم تا سر خیابون ببر . خلاصه پیاده که میشه , جای دستت درد نکنه میگه : ک...و... بسوزه من شورت پام نبود . عربه هم میگه : دوچرخه من هم میله وسط نداشت
یه بچه عربه ، اول راهنمایی بوده ، میره پیش معلمش ، میگه اجازه بالغ یعنی چی ؟ معلمه که از اون بی حیاها بوده ، در میاره ، میگه اینو می بینی ؟ وقتی مال تو هم اینقده شد بالغ میشی چند روز بعد ، یکی از دوستای پسره ، میاد پیشش میگه جاسم میدونی بالغ یعنی چی ؟ اونم در میاره ، میگه اینو می بینی ، 10 سانت دیگه که کوچیک شه ، بالغ میشم
عربه میخواسته بره دوبی، موقع تفتیش تو فرودگاه دست مامور گمرگ میخوره به چیزش. یارو اهل بخیه بوده فکر میکنه عربه داره دلار خارج میکنه، میگه بگذار یوخده تیغش بزنیم. یک چشمک به عربه میزنه، میگه: حاج آقا، عرضه؟! عربه میگه: نه ولک، طوله
عربه می بینه رو در یه مطبی زدن داخلی اطفال و غیره . میره تو به دکتره میگه آقای دکتر ،غیره من درد میکنه دکتره می بینه یارو قصد حالگیری داره ،به عربه میگه بخواب معاینت کنم . عربه رو معاینه می کنه میگه تو حامله ای. عربه شاکی میشه میگه آقای دکتر مگه مرد هم حامله میشه دکتر میگه باور نداری برو طبقه بالا بپرس . عربه تا میره طبقه بالا دکتره تا هفت طبقه زنگ میزنه با همکاراش هماهنگ میکنه. خلاصه عربه بعد از رفتن به هر هفت طبقه اعصابش خورد بوده که‎ ‎جاسم میاد میپرسه عبود چته . عربه هم که حسابی کلافه بوده میگه بابا تو بچگی یه دفعه دادیم حالا گندش در اومده

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
دانلود بازی
برای دانلود بازی های فلش و بازی های آنروید به این سایت مراجعه کنید
WWW.DLPARK.IR

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    از این سایت چه قدر خوشتان آمد؟
    از کدام نوع مطالب بیشتر خوشتان آمد؟
    نویسندگان

    محمد حسین


    دوستان من

    حسین

    پارسا

    محمد مهدی

    امیر حسین

    امیر

    انواع متلک پسرا به دخترا من موندم اگه این پسرا حرف نزنن کسی میگه لاله؟!؟!؟!؟!؟!
    انواع متلک پسرا به دخترا
    من موندم اگه این پسرا حرف نزنن کسی میگه لاله؟!؟!؟!؟!؟!
    ۱- خانوم شماره بدم پاره میکنی؟
    2- خانوم ببخشید مستقیم از کدوم طرفه
    3- خانوم شماره ی کفشمو بدم؟
    4- (در برخورد با چنتا دختره زیبا) هنوز فصله هلو نشده
    5- (در برخورد با چنتا دختره کم سن) اِ مهد کودک تعطیل شد شما اومدین بیرون.
    6- حاج خانومم ماچ خانوم
    ۷- آهای خانوم کجا کجا
    ۸- از اون بالا کفتر می‌آید
    ۹- آخ چشم ..فدات بشم
    ۱۰- نازتو بخورم ..شب شام نخورم
    11- خانونم شما دو تا سه قلوئید؟
    13- این روزها همه به من شماره می‌دهند شما چطور
    12- دهات چه خبر؟
    14- فدات و بخورم
    15- قربونت بچسبم
    16- فدات بگردم
    17- خودت مگه خواهر مادر نیستی؟
    18- خانوم جیگرتو واسم بلوتوث میکنی؟
    19- جیگرتو یواشکی بخورم
    20- ببخشید شما چقدر شبیه دوست دختره آیندهء من هستین
    21-هندونه بیار قاچ کنم لباتو بیار ماچ کنم (NEW)
    اینم چند تا متلک که به دخترهای دماغ عملی میتونید بندازید!
    1-خانوم شما بینیتونو ختنه کردید؟
    2-خانوم شما دماغتونو مدل خوکی عمل کردید؟
    3-خانوم میاید دماغامون عوض؟
    4-اینو صافکاری کرده که بعدا درخت بکاره
    5-اینو دماغشو تازه خریده برچسبش و نکنده
    6-خانوم کلیه هاتو فروختی دماغتو عمل کردی؟
    ۷-میبخشید خانوم دماغتونو خر گازگرفته؟
    ۸-ده بار دیگه دماغت وعمل کنی تازی میشی مثل اِبی
    ۹-خانوم بینیتون افتاده چسب زدین؟
    1۰-خواستی ماشین بخری وانت بخر بینیت و بندازی عقب

    درباره من

    شعر

    خسرو و فرهاد!

    نخستین بار گفتش کز کجایی؟
    مبادا هم محل، هم خاک مایی؟
    چرا این دختر همسایه مان را
    تو کردی خواستگاری بی خبر،ها؟!
    چرا اورا تو کردی انتخابش؟
    بگفتا: مطمئنم از جوابش!
    بگفتا: نرخ مهرش با تو گفته؟
    بگفت: آن را که داده، کی گرفته؟!

    خنده
  • خوش آمدید
    طنز

    1- خانوم شماره بدم پارش میکنی
    2- خانوم شرمنده مستقیم کدوم وریه
    3- سلام هلو نه ببخشید هالو
    4- نازتو بخورم شب شام نخورم
    5- فداتو بخورم
    6- قوربونت بچسبم
    7-حاج خانوم ماچ خانوم
    8- راه رفتنت توی حلقم
    9- خودت مگه خواهر مادر نیستی
    10- ببخشید خانوم دوست دختر که میگن شما هستین
    11- ببخشید شما چقدر شبیه دوست دختر آینده من هستین
    12- هندونه بیار قاچ کنم لباتو بیار ماچ کنم

    بچه
  • خنده
  • منابع ما

    WWW.DLPARK .COM

    خنده
    چی دوست داری...

    انواع متلک به دختر ها برای ایجاد دوستی

    برای آموختن انواع متلک پروندن به دخترا برای ایجاد دوستی به ادامه مطلب برید:

    فقط یادتون باشه یه کمی هم باید "پررویی" را چاشنی کار بکنید:

    برای آموختن انواع متلک پروندن به دخترا برای ایجاد دوستی به ادامه مطلب برید:

    فقط یادتون باشه یه کمی هم باید "پررویی" را چاشنی کار بکنید:

    3-خانوم میاید دماغامون عوض؟

    4-اینو صافکاری کرده که بعدا درخت بکاره

    5-اینو دماغشو تازه خریده برچسبش و نکنده

    6-خانوم کلیه هاتو فروختی دماغتو عمل کردی؟

    7-دماغت پریوده نوار بهداشتی گذاشتی روش؟

    8-میبخشید خانوم دماغتونو خر گازگرفته؟

    9-ده بار دیگه دماغت وعمل کنی تازی میشی مثل اِبی

    10-خانوم بینیتون افتاده چسب زدین؟

    11-خواستی ماشین بخری وانت بخر بینیت و بندازی عقب 11- خانونم شما دو تا سه قلوئید؟

    13- این روزها همه به من شماره می*دهند شما چطور

    12- دهات چه خبر؟

    14- فدات و بخورم

    15- قربونت بچسبم

    16- فدات بگردم

    17- خودت مگه خواهر مادر نیستی؟

    18- خانوم جیگرتو واسم بلوتوث میکنی؟

    19- جیگرتو یواشکی بخورم

    20- ببخشید شما چقدر شبیه دوست دختره آیندهء من هستین

    21-هندونه بیار قاچ کنم لباتو بیار ماچ کنم (new)

    اینم چند تا متلک که به دخترهای دماغ عملی میتونید بندازید!

    1-خانوم شما بینیتونو ختنه کردید؟

    آمار سایت
  • کل مطالب : 174
  • کل نظرات : 19
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 15
  • آی پی امروز : 17
  • آی پی دیروز : 44
  • بازدید امروز : 58
  • باردید دیروز : 166
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 9
  • بازدید هفته : 58
  • بازدید ماه : 1,587
  • بازدید سال : 12,527
  • بازدید کلی : 189,399
  • تماس با ما

    ایمیل

    mohammad.yekke@gmail.com

    mohammad.lar85@yahoo.com

    موبایل

    09398563833

    09379454848

    درباره ی سایت


  • من محمد حسین  به شما امکان بیشتر خندیدن را می دهم عضویت در این سایت به صورت رایگان است.

    من در این سایت مطالب طنز را فقط برای شما قرارداده ام

    لازم به ذکر است هرگونه کپی برداری از مطالب سایت پیگر قانونی خواهد داشت و متخلف را شناسایی و به مراجع مربوط اطلاع می دهیم

    عضویت
    اگه عضو شید قول میدم حسابی حال کنید!!!!!!!!!!!!!

    حافظ
    غزل:

    الا یا ایها الـساقی ادر کاسا و ناولـها
    صـلاح کار کـجا و مـن خراب کـجا
    گر آن ترک شیرازی بـه دسـت آرد دل ما را
    صـبا بـه لطـف بگو آن غزال رعنا را
    دل می‌رود ز دستـم صاحـب دلان خدا را
    به ملازمان سلطان که رساند این دعا را
    صوفی بیا که آینه صافیست جام را
    ساقیا برخیز و درده جام را
    رونق عهد شباب است دگر بستان را
    دوش از مسجد سوی میخانه آمد پیر ما
    ساقی به نور باده برافروز جام ما
    ای فروغ ماه حسن از روی رخشان شما
    می‌دمد صبح و کله بست سحاب
    گفتم ای سلطان خوبان رحم کن بر این غریب
    ای شاهد قدسی که کشد بند نقابت
    خمی که ابروی شوخ تو در کمان انداخت
    سینه از آتش دل در غم جانانه بسوخت
    ساقیا آمدن عید مبارک بادت
    ای نسیم سحر آرامگه یار کجاست
    روزه یک سو شد و عید آمد و دل‌ها برخاست
    دل و دینم شد و دلبر به ملامت برخاست
    چو بشنوی سخن اهل دل مگو که خطاست
    خیال روی تو در هر طریق همره ماست
    مطلب طاعت و پیمان و صلاح از من مست
    شکفته شد گل حمرا و گشت بلبل مست
    زلف آشفته و خوی کرده و خندان لب و مست
    در دیر مغان آمد یارم قدحی در دست
    به جان خواجه و حق قدیم و عهد درست
    ما را ز خیال تو چه پروای شراب است
    زلفت هزار دل به یکی تار مو ببست
    آن شب قدری که گویند اهل خلوت امشب است
    خدا چو صورت ابروی دلگشای تو بست
    خلوت گزیده را به تماشا چه حاجت است
    رواق منظر چشم من آشیانه توست
    برو به کار خود ای واعظ این چه فریادست
    تا سر زلف تو در دست نسیم افتادست
    بیا که قصر امل سخت سست بنیادست
    بی مهر رخت روز مرا نور نماندست
    باغ مرا چه حاجت سرو و صنوبر است
    المنه لله که در میکده باز است
    اگر چه باده فرح بخش و باد گل‌بیز است
    حال دل با تو گفتنم هوس است
    صحن بستان ذوق بخش و صحبت یاران خوش است
    کنون که بر کف گل جام باده صاف است
    در این زمانه رفیقی که خالی از خلل است
    گل در بر و می در کف و معشوق به کام است
    به کوی میکده هر سالکی که ره دانست
    صوفی از پرتو می راز نهانی دانست
    روضه خلد برین خلوت درویشان است
    به دام زلف تو دل مبتلای خویشتن است
    لعل سیراب به خون تشنه لب یار من است
    روزگاریست که سودای بتان دین من است
    منم که گوشه میخانه خانقاه من است
    ز گریه مردم چشمم نشسته در خون است
    خم زلف تو دام کفر و دین است
    دل سراپرده محبت اوست
    آن سیه چرده که شیرینی عالم با اوست
    سر ارادت ما و آستان حضرت دوست
    دارم امید عاطفتی از جانب دوست
    آن پیک نامور که رسید از دیار دوست
    صبا اگر گذری افتدت به کشور دوست
    مرحبا ای پیک مشتاقان بده پیغام دوست
    روی تو کس ندید و هزارت رقیب هست
    اگر چه عرض هنر پیش یار بی‌ادبیست
    خوشتر ز عیش و صحبت و باغ و بهار چیست
    بنال بلبل اگر با منت سر یاریست
    یا رب این شمع دل افروز ز کاشانه کیست
    ماهم این هفته برون رفت و به چشمم سالیست
    کس نیست که افتاده آن زلف دوتا نیست
    مردم دیده ما جز به رخت ناظر نیست
    زاهد ظاهرپرست از حال ما آگاه نیست
    راهیست راه عشق که هیچش کناره نیست
    روشن از پرتو رویت نظری نیست که نیست
    حاصل کارگه کون و مکان این همه نیست
    خواب آن نرگس فتان تو بی چیزی نیست
    جز آستان توام در جهان پناهی نیست
    بلبلی برگ گلی خوش رنگ در منقار داشت
    دیدی که یار جز سر جور و ستم نداشت
    کنون که می‌دمد از بوستان نسیم بهشت
    عیب رندان مکن ای زاهد پاکیزه سرشت
    صبحدم مرغ چمن با گل نوخاسته گفت
    آن ترک پری چهره که دوش از بر ما رفت
    گر ز دست زلف مشکینت خطایی رفت رفت
    ساقی بیار باده که ماه صیام رفت
    شربتی از لب لعلش نچشیدیم و برفت
    ساقی بیا که یار ز رخ پرده برگرفت
    حسنت به اتفاق ملاحت جهان گرفت
    شنیده‌ام سخنی خوش که پیر کنعان گفت
    یا رب سببی ساز که یارم به سلامت
    ای هدهد صبا به سبا می‌فرستمت
    ای غایب از نظر به خدا می‌سپارمت
    میر من خوش می‌روی کاندر سر و پا میرمت
    چه لطف بود که ناگاه رشحه قلمت
    زان یار دلنوازم شکریست با شکایت
    مدامم مست می‌دارد نسیم جعد گیسویت
    درد ما را نیست درمان الغیاث
    تویی که بر سر خوبان کشوری چون تاج
    اگر به مذهب تو خون عاشق است مباح
    دل من در هوای روی فرخ
    دی پیر می فروش که ذکرش به خیر باد
    شراب و عیش نهان چیست کار بی‌بنیاد
    دوش آگهی ز یار سفرکرده داد باد
    روز وصل دوستداران یاد باد
    جمالت آفتاب هر نظر باد
    صوفی ار باده به اندازه خورد نوشش باد
    تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد
    حسن تو همیشه در فزون باد
    سروا گوی فلک در خم چوگان تو باد
    دیر است که دلدار پیامی نفرستاد
    پیرانه سرم عشق جوانی به سر افتاد
    عکس روی تو چو در آینه جام افتاد
    آن که رخسار تو را رنگ گل و نسرین داد
    بنفشه دوش به گل گفت و خوش نشانی داد
    همای اوج سعادت به دام ما افتاد
    درخت دوستی بنشان که کام دل به بار آرد
    کسی که حسن و خط دوست در نظر دارد
    دل ما به دور رویت ز چمن فراغ دارد
    آن کس که به دست جام دارد
    دلی که غیب نمای است و جام جم دارد
    بتی دارم که گرد گل ز سنبل سایه بان دارد
    هر آن کو خاطر مجموع و یار نازنین دارد
    هر آن که جانب اهل خدا نگه دارد
    مطرب عشق عجب ساز و نوایی دارد
    آن که از سنبل او غالیه تابی دارد
    شاهد آن نیست که مویی و میانی دارد
    جان بی جمال جانان میل جهان ندارد
    روشنی طلعت تو ماه ندارد
    نیست در شهر نگاری که دل ما ببرد
    اگر نه باده غم دل ز یاد ما ببرد
    سحر بلبل حکایت با صبا کرد
    بیا که ترک فلک خوان روزه غارت کرد
    به آب روشن می عارفی طهارت کرد
    صوفی نهاد دام و سر حقه باز کرد
    بلبلی خون دلی خورد و گلی حاصل کرد
    چو باد عزم سر کوی یار خواهم کرد
    دست در حلقه آن زلف دوتا نتوان کرد
    دل از من برد و روی از من نهان کرد
    یاد باد آن که ز ما وقت سفر یاد نکرد
    رو بر رهش نهادم و بر من گذر نکرد
    دلبر برفت و دلشدگان را خبر نکرد
    دیدی ای دل که غم عشق دگربار چه کرد
    دوستان دختر رز توبه ز مستوری کرد
    سال‌ها دل طلب جام جم از ما می‌کرد
    به سر جام جم آن گه نظر توانی کرد
    چه مستیست ندانم که رو به ما آورد
    صبا وقت سحر بویی ز زلف یار می‌آورد
    نسیم باد صبا دوشم آگهی آورد
    یارم چو قدح به دست گیرد
    دلم جز مهر مه رویان طریقی بر نمی‌گیرد
    ساقی ار باده از این دست به جام اندازد
    دمی با غم به سر بردن جهان یک سر نمی‌ارزد
    در ازل پرتو حسنت ز تجلی دم زد
    سحر چون خسرو خاور علم بر کوهساران زد
    راهی بزن که آهی بر ساز آن توان زد
    اگر روم ز پی اش فتنه‌ها برانگیزد
    به حسن و خلق و وفا کس به یار ما نرسد
    هر که را با خط سبزت سر سودا باشد
    من و انکار شراب این چه حکایت باشد
    نقد صوفی نه همه صافی بی‌غش باشد
    خوش است خلوت اگر یار یار من باشد
    کی شعر تر انگیزد خاطر که حزین باشد
    خوش آمد گل وز آن خوشتر نباشد
    گل بی رخ یار خوش نباشد
    نفس باد صبا مشک فشان خواهد شد
    مرا مهر سیه چشمان ز سر بیرون نخواهد شد
    روز هجران و شب فرقت یار آخر شد
    ستاره‌ای بدرخشید و ماه مجلس شد
    گداخت جان که شود کار دل تمام و نشد
    یاری اندر کس نمی‌بینیم یاران را چه شد
    زاهد خلوت نشین دوش به میخانه شد
    دوش از جناب آصف پیک بشارت آمد
    عشق تو نهال حیرت آمد
    در نمازم خم ابروی تو با یاد آمد
    مژده ای دل که دگر باد صبا بازآمد
    صبا به تهنیت پیر می فروش آمد
    سحرم دولت بیدار به بالین آمد
    نه هر که چهره برافروخت دلبری داند
    هر که شد محرم دل در حرم یار بماند
    رسید مژده که ایام غم نخواهد ماند
    ای پسته تو خنده زده بر حدیث قند
    بعد از این دست من و دامن آن سرو بلند
    حسب حالی ننوشتی و شد ایامی چند
    دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند
    دوش دیدم که ملایک در میخانه زدند
    نقدها را بود آیا که عیاری گیرند
    گر می فروش حاجت رندان روا کند
    دلا بسوز که سوز تو کارها بکند
    مرا به رندی و عشق آن فضول عیب کند
    طایر دولت اگر باز گذاری بکند
    کلک مشکین تو روزی که ز ما یاد کند
    آن کیست کز روی کرم با ما وفاداری کند
    سرو چمان من چرا میل چمن نمی‌کند
    در نظربازی ما بی‌خبران حیرانند
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    غلام نرگس مست تو تاجدارانند
    آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند
    شاهدان گر دلبری زین سان کنند
    گفتم کی ام دهان و لبت کامران کنند
    واعظان کاین جلوه در محراب و منبر می‌کنند
    دانی که چنگ و عود چه تقریر می‌کنند
    شراب بی‌غش و ساقی خوش دو دام رهند
    بود آیا که در میکده‌ها بگشایند
    سال‌ها دفتر ما در گرو صهبا بود
    یاد باد آن که نهانت نظری با ما بود
    تا ز میخانه و می نام و نشان خواهد بود
    پیش از اینت بیش از این اندیشه عشاق بود
    یاد باد آن که سر کوی توام منزل بود
    خستگان را چو طلب باشد و قوت نبود
    قتل این خسته به شمشیر تو تقدیر نبود
    دوش در حلقه ما قصه گیسوی تو بود
    دوش می‌آمد و رخساره برافروخته بود
    یک دو جامم دی سحرگه اتفاق افتاده بود
    گوهر مخزن اسرار همان است که بود
    دیدم به خواب خوش که به دستم پیاله بود
    به کوی میکده یا رب سحر چه مشغله بود
    آن یار کز او خانه ما جای پری بود
    مسلمانان مرا وقتی دلی بود
    در ازل هر کو به فیض دولت ارزانی بود
    کنون که در چمن آمد گل از عدم به وجود
    از دیده خون دل همه بر روی ما رود
    چو دست بر سر زلفش زنم به تاب رود


    اختار

    لطفا برای خواندن مطالب بیشتر به سایت rzmyh.ir مراجعه کنید

    این سایت هیچ گونه مسئولیتی درباره ی مطالب ندارد 

    پیام مدیر سایت
    در قسمت نظرات نام های خود و ایمیل هایتان را به صورت نظر خصوصی برای ما بفرستید تا مطالب زیبا را برای شما ایمیل کنیم